آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

آروین من

واژه نامه آروین

نیفر یعنی نیلوفر  بابا دایوش یعنی بابا داریوش بابا سیوش یعنی بابا سروش  عبق یعنی عقب سیخ یعنی خیس و بلعکس خیس یعنی سیخ  کفیث یعنی کثیف تمدیل یعنی تردمیل  تراتور یعنی تراکتور مسلسل یعنی مثلث اضلاع یعنی متوازی الااضلاع تیوی یعنی کیوی عصبنی یعنی عصبانی ( آخه تو و پسرداییت توی عصبانی کردن بزرگترها تبحر دارید) بفماییید یعنی بفرمایید ا خ م ق یعنی ا ح م ق ( مامان جون امیدوارم این اولین و آخرین کلمه بدی باشه که می گی) تفادص یعنی تصادف     ادامه دارد
6 خرداد 1391

قهرمان من

آقای کوچک من، توی این هفته چند بار منو شگفت زده کردی. اینکه وقتی پیش آقای دکتر بودی اصلا گریه نکردی و وقتی رفتیم سلمونی هنوز من از در وارد نشده بودم تو با شجاعت وصف نشدنی رفتی و نشستی روی صندلی و آقای آرایشگر که تو رو می شناخت با چشمای متعجبش تو رو نگاه می کرد. با اینکه این بار کار سخت تر بو و سرت ماشین شد اصلا گریه نکردی. هر از چند گاهی بقض می کردی که اشا می گفت الان که بزنی زیر گریه، اما قربونت برم خودتو مثل یه مرد کنترل کردی. دوست دارم قهرمان من. این روزا یه فصل جدید از مریضی رو داریم پشت سر می ذاریم که امیدوارم هیچوقت تکرار نشه. مطمئنم قهرمان من این دوره رو هم با موفقیت پشت سر می ذاره. 
4 خرداد 1391

زندگی ما

عزیز مامان، از وقتی وارد زندگی ما شدی، شیرینی وجودت همه زندگیمون رو پر کرده و تو شدی همه زندگی مامان و بابا. ببخش اگه دیر شروع به نوشتن خاطراتت کردم. اما از حالا به بعد می خوام اونها رو ثبت کنم تا وقتی بزرگ شدی بدونی چه لحظات خوبی رو برای ما خلق کردی.  خدایا از این همه لطفت ممنونم. از اینکه خانواده خوشبختی هستیم ممنونم.    ...
2 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد