جملات فعل دار
فکر کنم تنها چیزیت که من اصلا روش وسواس نداشتم حرف زدنت بود. نفس مامان دو سال و سه ماهه بودی که در یک بعدازظهر رسما شروع به حرف زدن کردی ولی کلماتی گفتی که منو و بابات رو شگفت زده کرد. حالا کمتر از یکی دو ماه گذشته جملات رو کاملا فعل دار می گی و ضمایر ملکی رو هم درست به کار می بری. همه چیز رو می شناسی و کمتر کلمه ای هست که لازم باشه بهت یاد بدم. حالا دیگه شعر هم می خونی و بیشتر از همه کتاب های شیموی آقای کشاورز رو دوست داری. کتابهای وسایل نقلیه رو هم که دیگه نگو. راستی چرا پسر بچه ها اینقدر ماشین دوست دارن؟ با وجود این همه ماشینی که داری و من و بابات همیشه می ترسیم که بالاخره کار دستمون بده و بره زیر پایمون و سقوط آزاد، باز هم وقتی می ریم اس...
نویسنده :
مامان آروین
23:16