موسیقی زندگی من
داریم از کلاس موسیقی می ریم خونه مامان پری. می گی آهنگ دل دل دیوونه شهرام شکوهی رو برات بذارم. می ذارم و تو بلند باهاش می خونی حتی چه چه ها رو هم با دقت و بجا می زنی. بعدم آهنگ دلم خونه دلم خونه که تو بجاش می خونی دلم خوبه دلم خوبه و بلندتر از ابیات دیگه هم اینو می خونی. انگار معنی این بیت رو قشنگ درک می کنی وخصوصا موقع هایی که من می پرسم مامان دلت خوبه یا نه؟ و تو بلند می گی دلم خوبه. ابیات دیگه سخت ترن ولی تو مطمئنی که منظور شاعر همین بوده. کلا توی ایرانی ها عاشق شهرام شکوهی هستی. خیلی دیگه آهنگ های ایرانی رو دوست نداری و انگار خارجی ها بیشتر باب طبعت هستند.
یه آهنگ ترکی توی فلش هست که خیلی برام آشناست و یادم نمیاد کجا شنیدمش که تو می گی: مامان آهنگ فیلم عروسیته!!!! مطمئنا کمتر از من فیلم عروسیم رو دیدی نهایتا دو سه بار دیدیش. خوب دیگه مادر من پیر شدم و کم حافظه ...
داریم دو تایی به آهنگ گوش می دیم و من با سرعت توی اتوبان می رونم که ناگهان صدای ترکیدن چیزی گوشم رو پر می کنه. فکر می کنم تایر ماشین ترکیده. فرمون رو محکم می گیرم. چند ثانیه طول می کشه تا بفهمم که بادکنک توی دست تو که روبروی بخاری ماشین نگه داشتی بغل گوش من ترکیده. گوشام سوت می کشن. چند دقیقه ای هم طول می کشه تا تو از این حالت شوک بیرون بیای و با گریه بگی مامان بادکنکم رو می خوام!!!!!!