آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

آروین من

داشته هایم

1391/10/5 8:30
نویسنده : مامان آروین
147 بازدید
اشتراک گذاری

دارم ظرفا رو می شورم. میای دم آشپزخونه و مثلا در می زنی.

- دیننننگگگ ، اومدم با پسرتون بازی کنم خانم

- بفرمایید!!!!

- خانم پسرتون نیست. توی اتاقشه؟ می تونم برم توی اتاقش؟ 

- بله بفرمایید!!!

- سلام آروین، خوبی اومدم با ماشینات بازی کنم و ....

نشستم روی مبل و دارم هویج خرد می کنم اما از چشم تو الان بیشتر شبیه پارکبان می مونم. 

- آقا ماشینم رو کجا پارک کنم؟

-اینجا

- اینجا که جلوی در پارکینگه؟

من: !!!!!!!!!! آهان !!!!!!! خب اونجا

- یه ساعت می مونم . چقدر بدم؟

-من: هان!!!!!!!!

به فاصله چند ثانیه حالا شدم فروشنده.

- آقا تمام اسباب بازی هاتون رو می خوام.

من: آقا خیلی گرون میشه.

- خب کارت می کشم. 

من: باشه!

- راستی کارتتون رو هم بدین تا اگه خوشم اومد بازم بیام.

من: هان!!!!!!!!

حالا می فهمم می گن بچه ها همه کارهای ما رو با جزئیاتش به حافظه می سپارن  یعنی چی؟

تند تند حموم رو دارم می شورم تا قبل از بیدار شدنت کارم تموم شه. می گم شاید ناراحت بشی که تنهات گذاشتم. اما تو با آرامش 

- تق تق تق

من: کیه ؟

- منم منم مادرتون علف آوردم براتون. بذار دستامو نشون بدم ببینی چقده دستام قشنگه. 

آره مادر خیلی قشنگه، دستات، دنیات  ......

امروز صبح توی وبلاگ خاله فلورا یه داستان قشنگی خوندم که یه دختر که زبان فرانسه خونده بود و با مادربزرگش زندگی می کرد و از قطار آرزوهاش جا مونده بود، می ره پیش روانشناس بخاطر افسردگیش و روانشناس ازش می خواد که داشته هاش رو روی یه تکه کاغذ بنویسه و ... 

منم به داشته هام فکر می کنم. اولین چیزی که رو کاغذ داشته های زندگیم می نویسم، اسم توست. همین یه اسم همه صفحه رو پر می کنه!!!!!!!  تو فسقلی همه دنیای من شدی و من فکر می کنم آیا خدا می تونست داشته ای زیبا تر از تو به من بده؟

همه زندگی من، این لحظه های قشنگ با تو بودن رو با دنیا عوض نمی کنم، تو همه دنیای من شدی...

ممنون فلورای عزیزم که داشته هام رو بهم یادآوری کردی..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد