آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

آروین من

ووووووووووول وووووووووووولک

1391/9/14 17:23
نویسنده : مامان آروین
169 بازدید
اشتراک گذاری

می خوایم بریم بیرون، با عجله دارم شلوارت رو پات می کنم. از عقب خم شدم روت و شلوار رو گرفتم جلوت. در یک لحظه تصمیم می گیری جفت پا بپری تو شلوار!!!!! با سر اومدی توی گلوم، برای چند ثانیه راه نفس کشیدنم بسته شد و ماهیچه های گردنم گرفت. درد شدید و وحشتناکی بود مردم و زنده شدم. .....

اما به هرحال این ماجرا هم با چند دقیقه استرس و شوک تموم شد اما این بار بازیگوشی تو منو یک ماه سر کار گذاشت. یک ماه فکرو خیال و دل نگرانی فقط بخاطر ........

خانمه چند بار برات توضیح می ده تو باید برای چند ثانیه به این صورت آدمک نگاه کنی و من که می دونم هر چی بگم تو کار خودت رو می کنی، هیچی نمی گم مگه اینکه از یه غریبه شاید حساب ببری و زودتر من از فشار نگاههای منتظر مادرای دیگه توی پایگاه معاینه تنبلی چشم خلاص شم. بالاخره انگار خانمه موفق میشه و می گه پسرتون چشماش در آستانه تنبل شدنه. البته الان کارت سلامتش رو می دم اما شش ماه دیگه باید بیاد برای چکاپ... 

همین چند جمله کافیه که من فرداش نوبت چشم پزشک بگیرم. هرچی با منشی چونه می زنم زودتر از یک ماه دیگه وقت نمی ده. ای وایییییی یک ماه که من اینترنت و همسایه ها و .... رو تخلیه اطلاعاتی کردم. به هر حال باید صبر کنم و چه کار سختیه برای یک مادر نگران ...

پیشونیت رو چسبوندم روی دستگاه، با دستام سرت رو از پشت مهار کردم و چونه ات هم توی دستگاهه. به طرز خنده داری هنوز حرف می زنی و می پرسی این چیه دیگه؟ اون چی تار می تنه؟ ( چکار می کنه؟؟؟؟!!!!

دکتر هم مدام می گفت فقط این تو رو نگاه کن الان برات تام و جری می ذارم!!!! و تو همچنان ... 

معاینه اولیه مشکلی پیدا نشد. به فاصله 5 دقیقه توی چشمت قطره ریحتن و یک ساعت انتظار تا معاینه بعدی و تو توی این مدت با تک تک بچه های مطب یه دور بازی کردی.

خدا رو شکر توی اتاق دکتر اونقدر عروسک بود که بشه تو رو کمی مهار کرد اما دکتر باحوصله ما هم کم کم داشت کم میاورد و همراه من دروغ های شاخدار می گفت. 

دکتر: " الان جوجه پرواز می کنه. زرافه رو ببین الان از دهنش مار میاد بیرون. چشمای خرسه الانه که روشن بشه...!!!!!!!!!"

بعد از انجام معاینات جورواجور دکتر بهم اطمینان داد که چشمهات هیچ مشکلی نداره. 

آه خدا رو شکر. اما پس چرا اون دستگاهها شماره چشمت رو بجای سه، دو و خورده ای نشون دادن؟

دکتر: " دستگاههای مراکز بهزیستی ضریب خطاشون بالاستو بالاتر میره وقتی بچه همکاری نکنه. با این پسر بازیگوش اون دستگاه عدد دو رو بازم خوب نشون داده....."

هی وای مننن یعنی یک ماه دل نگرانی و فکر و خیال من، چند ساعت علافی توی مطب، چندین بار تلفن زدن و .... دلیلش چیزی نبوده جز اینکه

تو یک لحظه آروم و قرار نداری و همش وووووووووووووووووووووول می خوری.

خدایا شکرت  

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد