آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

آروین من

بزرگترین لبخند

1392/3/26 4:12
نویسنده : مامان آروین
135 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم امشب من و تو بزرگترین لبخند عمرمون رو دیدیم. لبخند یک ملت، لبخند یک کشور، امشب ایران خندید. 

آه که چقدر این خیابون ها و این مردم دلتنگ شادی بودن.

 بابا معلوم بود نمی خواد من و تو رو ببره بیرون. می خواد بیاد و تی وی ببینه. اما من که از دیشب تا یک ونیم پای نت بودم و بعدش از سه صبح بیدار خوابی کشیدم دیگه حالم از تلویزیون بهم می خوره. تو هم امروز انگار انرژیت صد برابر شده. لباسات رو در آوردی و دیکتاتورانه داری می گی من دارم لباس بیرون می پوشم برم. منم انگار از این تصمیمت حال می کنم. 5 دقیقه بعد داریم تو خیابون باهم قدم می زنیم. جشن تازه شروع شده. 

بابا که توی پارک میاد دنبالمون با شور و شوق تعریف می کنی: 

بابا آدما خوشحالن. همش بیب بیب بوق می زنن. جشن ماشیناست... 

عزیزکم جشن ایرانه، جشن مردمی که فقط حداقل ها رو می خوان ...

پشت فرمون ماشین نشستی و هی بوق می زنی. تنها شبی که بابا این اجازه رو می ده و طعم خوش آزادی و شادی رو پسرک من هم مزه می کنه. 

زنده باشی ایران، پاینده باشی سرزمین من . 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد