آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

آروین من

این روزا، این شبا ...

1393/6/12 2:23
نویسنده : مامان آروین
184 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا دلم زود زود برات تنگ میشه. 

این روزا و اینجا همونطور که رفتار فرزندهایی مثل من فرق می کنه، رفتار پدر و مادرها هم خیلی فرق می کنه. پدر حتی از زمان کوتاهی که آسانسور برای طی کردن سه طبقه لازم داره برای نوازش کردن پسر کوچولوی دردونه اش استفاده می کنه، نکنه فرصت دیگه ای نباشه ؟؟!!!!! 

این روزا با خودم می گم خدایا چقدر آسونتره قرار باشه قلب خودت عمل بشه تا اینکه قلب جگرگوشه 10 روزه ات.

این روزا وقتی شباش خسته و درمونده نشستم و تو یه شکل جدید و عجیب با لگوهای رنگی برام میسازی، می فهمم چه ساده میشه از رنگای دنیا لذت برد. 

وای که چقدر این روزا می فهمم که با این سنم هنوز چقدر بچم. دلم آغوش مادرم رو می خواد. 

این شبا همش کنار هم می خوابیم و تو حرف می زنی و تعریف می کنی از ظرفای غذای مهدکودک که به جای یه سوراخ سه تا سوراخ دارن و از اینکه امروز اون دختره که خوشگله و رژ لب می زنه اومده کمک آَشپزتون کتلت پخته. 

بهت می گم بغلم کن و تو انگار اولین باره که چنین درخواستی ازت شده منو با شوق و مادرانه در آغوش می گیری. 

آره این روزا جاهامون عوض شده. تو کنارم می خوابی، بغلم می کنی، تعریف می کنی و قصه می گی و خستگی ها و دردهای جسم و روح من تموم میشن و من نمی فهمم کی توی آغوش پرمهرت خوابم برده.....

این روزا و این شبا من جای خودمو گم کردم. من بیشتر مادرم یا بچه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد