آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

آروین من

سرزمین من

1394/1/5 20:37
نویسنده : مامان آروین
166 بازدید
اشتراک گذاری

مرد جوان سوری، تحصیلکرده است. فوق لیسانس اقتصاد و حسابداری. از تاریخ و سیاست آنقدر سررشته داره که زرتشت، کوروش و رهبران کشور ما را به درستی می شناسه. یک ربعی میشه داریم صحبت می کنیم ولی به اینجای صحبتم که می رسم، ناگهان حالش دگرگون میشه. اشک توی چشمهاش حلقه می زنه و مرد درشت هیکل انگار فرومیریزه و می خواد بغض فروخورده اش رو بیرون بریزه. 

نمی دونم چی بهش بگم که آرومش کنه. من فقط از موزه های اینجا گفتم و اینکه اجسام 100 ساله رو چه جوری محافظت می کنند و توی سرزمین اون سوریه، خیلی از بناهای باستانی و کهن طی جنگ ویران شدند. 

بغضش رو قورت میده و میگه من از یکی از موزه های وین داشتم بازدید می کردم، که ناخواسته دستم خورد به یک مجسمه بزرگ فلزی. ناگهان راهنماها به سرعت اومدند و به من گفتند: بهش دست نزن، اصلا لمسش نکن و ... 

می گفت: اون مجسمه فلزی بود توی اون مکان بعیده اصلا آسیبی ببینه و چند صد سال هم بیشتر عمرش نبود ولی توی سرزمین من مجسمه های چند هزار ساله سنگی و گلی ویران می شن .....

با اینکه از کشورش گریخته بود و به اتریش پناهنده شده بود ولی همه چیزش را آنجا جا گذاشته بود، خانواده اش، همسرش .... و اشکهای سرازیر شده اش نشان داد قلبش، روحش و بجز جسمش همه وجودش ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد